نان تنبلي
مردي يکي از دو سگش را براي شکار تربيت کرده بود امّا سگ ديگرش را در خانه نگه ميداشت. سگ شکاري به سگ ديگر گِله کرد که چرا از هر چه او شکار ميکند، سهمي به وي ميدهند.
نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
مردي يکي از دو سگش را براي شکار تربيت کرده بود امّا سگ ديگرش را در خانه نگه ميداشت. سگ شکاري به سگ ديگر گِله کرد که چرا از هر چه او شکار ميکند، سهمي به وي ميدهند.
سگ شکاري گفت: «اين عادلانه نيست که من بيرون بروم و اينهمه سختي بکشم و تو در خانه بماني و از زحمت من بهرهمند شوي.»
سگ ديگر گفت: «مرا سرزنش نکن. تقصير صاحب ماست. او بهجاي کار کردن، استفاده از زحمت ديگران را به من ياد داده است.»
بچّهها هم همينطورند. اگر پدر و مادر بچّهها را تنبل بار بياورند، نبايد بچّهها را سرزنش کرد.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
سگ شکاري گفت: «اين عادلانه نيست که من بيرون بروم و اينهمه سختي بکشم و تو در خانه بماني و از زحمت من بهرهمند شوي.»
سگ ديگر گفت: «مرا سرزنش نکن. تقصير صاحب ماست. او بهجاي کار کردن، استفاده از زحمت ديگران را به من ياد داده است.»
بچّهها هم همينطورند. اگر پدر و مادر بچّهها را تنبل بار بياورند، نبايد بچّهها را سرزنش کرد.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}